۱۳۹۵ مهر ۹, جمعه

مقایسه ای بین سرداران بلوچستان غربی و شرقی

بنام الله مقتدر
مقایسه ای بین سرداران بلوچستان غربی و بلوچستان شرقی
        تا قبل از جنگ جهانی دوم نظامی سیاسی و حکومتی اکثر مناطق جهان و بخصوص خاورمیانه بصورت ملوک الطوایفی بود. سرداارانی بر طوایف خود بر طبق روایات ملی و فرهنکی خود حکومت میکردند. این کشورهای کوچک فعلی که می بینیم  بعد از جنگ جهانی دوم به شکل این حکومت های مدرن امروزی در آمدند  و سیستم  ملوک الطوایفی در آنها  برچیده شد.
        اما از بد حادثه یا از بی تدبیری و بی وجدانی سران بلوچ،  بلوچستان موفق به حفظ استقلال خود نشد و نظام ملوک الطوایفی همچنان پا بر جا ماند و هر قبیله و طایفه ای  تحت حکمرانی سرداران خود باقی ماند.  با رفتار همین سرداران خود کامه   نه تنها که هیچ پیشرفت و تحولی در این نیم قرن اخیر در بلوچستان  صورت نگرفت بلکه  پس رفت  و محرومیت شدیدی را تجربه کرد و این ستم ملی سرداران بلوچ بر کسی پوشیده  نیست.
        در کشور جدید التأسیس پاکستان که بلوچستان شرقی در آن قرار دارد با وجود اینکه نظام فدرالی بر قرار شد و ملیت های آن خودمختاری محلی داشتند ولی ملت بلوچ بهره ای از این خودمختاری نصیب شان نشد چون این خودمختاری را سرداران و نوابان بلوچ  در اختیار خود گرفتند و هرکدام در قبیله خود تبدیل بیک پادشاه و فرعون شدند که با رفتار خود روی آن فرعون معروف  تاریخ را سفید کردند.  هر سردار و نوابی مردم قبیله خود را،  زمین های این مردم  را، حیوانات، چرندگان و پرنداگان آن محدوده  را ملک شخصی خود می پنداشتند و مردم جز به دستور و اجازه سردار از طرف خود به هیچ  کار مفیدی نمی توانستند دست بزنند. سرداران و نوچه های شان در پارلمان و کابینه حضور فعال داشتند و آن را هم ملک شخصی خود میدانستند   و امکاناتی را که از مرکز میرسید بین خود تقسیم میکردند و یکهزارم آن هم در برنامه های عام المنفعه نصیب مردم نمی شد. این سرداران  نه خودشان در مناطق خود مدرسه  و بیمارستان و جاده  و تسهیلات دیگر می ساختند  و نه به دولت مرکزی اجازه چنین کاری میدادند. اینها تعدادی اوباش شلاق بدست تربیت کرده بودند که هر چند گاهی مردم را برای ادای تعظیم و سجده خدمت نواب یا سردار بیاورند تا این پادشاهان بی تاج و تخت مردم را در حال سجده کردن خود به بینند و از حقارت و ذلت شان  لذت ببرند.  اینها عامل اصلی عقب ماندگی و ذلت بلوچ در بلوچستان شرقی بودند و هستند. در باره اینها حرف فراوان است در آینده صحبت خواهیم کرد.
        اگر بخواهیم بین سرداران بلوچستان غربی با سرداران بلوچستان شرقی مقایسه ای بکنیم نتیجه ای که بدست می آید اینست که سرداران بلوچستان غربی نسبت به سرداران بلوچستان شرقی موجوداتی در حد فرشته  خواهند بود.  هرچند سرداران بلوچستان غربی بخاطر شرایط  خاصی که بر آنها مستولی بوده  نتوانسته اند خدمات  برجسته  و چشم گیری برای مردم خود انجام دهند ولی هرگز بخود اجازه نداده اند که خیانت و جنایت هائی این چنین      ضد انسانی در حق مردم خود انجام دهند. جرم شان فقط اینست که نتوانسته اند به مردم شان خدمت کنند و اگر بی انصافی نکنیم خواهیم گفت که  این بخاطر شرایط سختی بوده است که در آن قرار داشته اند.  ما وقتی که اعتراضی نسبت به سرداران انجام میدهیم در حقیقت اعتراض مان متوجه سرداران ظالم و فرعون صفت بلوچستان شرقی است و نه سرداران بلوچستان غربی. ما می بینیم که  نسل جدید سرداران بلوچستان غربی در میان مردم قرار دارند و هیچ اظهار برتری و تکبری از خود نشان نمی دهند و بهمین خاطر از احترام بالائی برخوردارند و جزو مردم هستند.  لذا مردم در بلوچستان غربی نسبت به سردار زادگان خود باید نظری مثبت داشته باشند و خدا را شکر کنند که در یکی از قبایل بلوچستان شرقی به دنیا نیامده اند.
با احترام بهمه دوستداران عدالت،
محمد آرمیان
دبیر کل: نهضت عدالت بلوچستان
بتاریخ: 10/مهرماه/ 1395 شمسی

مطابق با: 1/ اکتوبر/ 2016 میلادی  

۱۳۹۵ شهریور ۳۱, چهارشنبه

حزب و نهضت با هم چه فرقی دارند؟

بنام الله مقتدر
فرق نهضت  با حزب چیست؟
        سلام و درود خالص بر همه مخلصینی که برای ملت دربند و تحت ستم بلوچ دل می سوزانند و برای نجات آن کاری می کنند. هیچ شکی نیست که برای نجات یک ملت محکوم و در بند  نیاز به وحدت افراد آن ملت در امر مبارزه هست.  وقتی که گروه ها و احزاب متعددی  بنام مبارزه و آزادی یک ملت بوجود می آیند معلوم است که هرکدام  از این احزاب منافع خاصی برای خود در نظر دارند که با منافع یک ملت متفاوت است و هر کدام از این بازیگران حزبی با طرح شعارهای عوام فریبانه ای میخواهند عده ای را جذب خود کنند و به قدرت برسند و آنوقت تحت سر پرستی مستکبرین بزرگ جهانی به غارت ملت خود به پردازند. کارنامه همه این افراد حزب ساز در مشاهده ماست که  با حمایت گوسفندان اخر کار که بقدرت رسیده اند تبدیل به چه گرگ های خونخواری شده  آند و با خانواده های شان مدتی را به عیش و عشرت گزرانده اند و ملتی را بخاک سیاه نشانده و مستکبرین بزرگ بین المللی را بر سرنوشت آنها مسلط کرده اند. بطور مثال، هیتلر در آلمان، صدام در عراق، حافط اسد و فرزندش در سوریه، ذولفقار علی بوتو در پاکستان، مجیب الرحمن در بنگلا دیش و عبدالله صالح در یمن، حسنی مبارک در مصر و خیلی های دیگر که از طریق احزاب و فریبکاری به قدرت رسیده و چند ساالی را با خانواده های خود به عیش و عشرت گذرانده اند و آخر کار سرنوشت ملت های شان را بدست مستکبرین جهانی سپرده  و خود مرده و رفته اند.
         تجربه نشان داده است که احزاب متعددی که در یک ملت بوجود می آیند هرکدام برای رسیدن بقدرت با یکدیگر در گیر می شوند  و آن قدرت اجنبی که بر ملت شان مسلط است از اختلاف آنها حد اکثر استفاده را میکند و خیلی راحت در قدرت باقی می ماند و به ظلم و غارتگری خود ادامه میدهد.  این امر تجربه شده ای است که ملت ها و مدعیان امروزی مبارزه باید در نظر داشته باشند وگرنه  تا قیامت آش همان خواهد بود و کاسه همان،  و نجات از ظلم تا ابد ممکن نخواهد شد.
        اما یک نهضت زمانی به وجود می آید که  ظلم و ستم یک دشمن خارجی و یا داخلی بر ملتی تحمیل شود تا به ان حد که دیگر تحمل نشود و آحاد آن ملت تحت ستم،  سنگینی ظلم  را بر خود احساس کنند و بفکر چاره و نجات بیفتند. در یک نهضت هیچ کسی بفکر منفعت شخصی نیست بلکه هر فرد آن فداکارانه و فی سبیل الله برای نجات فرودستان و محرومین و مظلومین جامعه خود  بر می خیزد و همه چیز خود را در این راه  مایه میگذارد  حتی جان عزیزش  را، تا از ملت خود و ملت های تحت ستم دیگر رفع ستم کند.  کاری را که محمد صل الله علیه و سلم و یارانش در سرزمین عرب کردند یک نهضت بود. کاری را که گاندی در هند کرد یک نهضت مردمی بود . کاری را که عمر مختار در لیبی کرد یک نهضت بود. کاری را که  پاتریس لممبا در کنگو کرد یک نهضت بود.  اینها بانی یان نهضت های مردمی بودند و بدون زد و بند  با مستکبرین قدرت مند، ملت های خود را با فداکاری و گذشتن از تمام عیش و عشرت خانوادگی خود به حرکت در آوردند و از چنگال ظالمان و اشغال گران ستمگر  بدر آوردند و به  آزادی رساندند.  اینهائی که ملت های شان را از بند ستمگران خودی و بین المللی نجات داده اند رؤسای احزاب نبوده اند بلکه بانیان فداکار نهضت های مردمی بوده اند. رؤسای احزاب مختلف ملت بلوچ که امروز در لندن خود از یک زندگی پر عیش و عشرت برخورارند هیچ کدام درد ملت را ندارند چون با یک بازی سیاسی فرصت طلبانه  ملت خود را زیر بمباران قرار داده اند و خود  به نوکری و چاکری و دست و پا بوسی هند مشغولند که باز شاید از این طریق بقدرت برسند و بشکلی نوین سردار بشوند و همان ظلم ها و مصیبت های قبلی را بر سر ملت خود تکرار کنند و باز تا ابد  پا بر گُرده ملت بگذارند و شاهانه زندگی کنند  و عده ای دیگر هم دستمال بدست در اطراف صاحبان قدرت در انگلیس و اسرائیل و امریکا  می پلکند که بلکه اینها هم  روزی از این طریق بقدرت برسند و بر میزان عیش و عشرت خانوادگی خود بیفزایند و مانند حامد کرزی خائن  ارتش های سرکوبگر و غارتگر دشمنان انسانیت را بر سر زمین و ملت  خود مسلط نمایند.
        این مطلبی است که بدون ملاحظه  کاری و خود سانسوری بیان شد تا افراد تحت ستم ملت بلوچ از این حقایق تجربه شده آگاه شوند و اگر حقیقتا طالب نجات از محکومیت و رسیدن به عدالت و خود سروری هستند  این موارد  را مدّ نظر داشته باشند.
        پس فرق است بین یک حزب و یک نهضت. اگر وجدان مان زنده و بیدار باشد این فرق را حتما خواهیم دید و راهی را بر می گزنیم که آخرش به رضای الهی منتهی شود. این دنیا با تمام خوشی ها و غم هایش به پایان خواهد رسید و هرکسی نتیجۀ عملکرد این دنیایش را در آن دنیا خواهد دید. یا برای همیشه به بهشت پر نعمت خواهد رفت و یا به جهنم پر زحمت. و ما علینا الا البلاغ.
احتراماتم را بپذیرید،
محمد آرمیان
دبیر کل: نهضت عدالت بلوچستان ایران
بتاریخ:  بکم / مهر ماه/ 1395 شمسی

مطابق با: 22/ سپتامبر/ 2016  میلادی   

۱۳۹۵ شهریور ۲۰, شنبه

تبریک عید قربان

بنام الله مقتدر
تبریک عید قربان:
        عید قربان دومین عید برزگ اسلامی را بهمه مسلمانان جهان، بهمه مسلمین ساکن ایران و بهمه ساکنین بلوچستان تحت ستم، و بهمه عدالتخواهان مبارز که برای بر قراری عدل و انصاف در سطح جهان جان شان را قربان میکنند پیشا پیش  تبریک عرض کرده  و تلاش انسانی شان را برای  برچیدن ظلم از سطح جهان ستایش کرده  و قدرانی می نمائیم  و پیروزی عدالت خواهان  را بر مستکبرین ضد بشر جهان از بارگاه الله مقتدر خواستاریم.  به امید رسیدن به دنیائی پر از عدل و انصاف و محبت و انسانیت  مبارزه عدالت خواهانه خود را در نهضت عدالت بلوچستان و جیش العدل ادامه میدهیم.  از همه استدعای دعای خیر داریم.
همراه با خالص ترین تمنیات قلبی و احترامات فائقه،
محمد آرمیان
دبیر کل: نهضت عدالت بلوچستان ایران
بتاریخ:  21/ شهریور ماه/ 1395 شمسی
مطابق: 11/ سپتامبر/ 2016  میلادی



۱۳۹۵ شهریور ۱۹, جمعه

یا حی یا قیوم برحمتک استغیث

بنام الله مقتدر
یَا حَیُّ یَا قَیُّوم
        یَا حَیُّ  یَا قَیُّوم  یعنی ای خالق همیشه زنده و پاینده.  (یا حَیُّ یَا قَیُّوم بِرَحمَتِکَ أَستَغِیثُ)  یعنی:   ای خداوند همیشه زنده و پاینده طلبگار رحمت های تو هستم. این دعای بسیار مؤثر و مددگاری است که اگر آن را در شبانه روز صد بار کمتر یا بیشتر بخوانیم  خیلی از مشکلاتی را که سبب اضطراب و پریشانی ما شده است بر طرف خواهد کرد و خیلی از بلایا و حوادثی که بسمت ما در حرکت هستند منحرف خواهند شد. چه خوب است که از این سپر سبک  و آسان برای دفع مشکلات و حفاظت از بلایا و حوادث استفاده کنیم. (تجربه شده است)
محمد آرمیان
دبیرکل : نهضت عدالت بلوچستان ایران
بتاریخ: 19/6/ 1395 شمسی

مطابق: 9/9/ 2016  میلادی

۱۳۹۵ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

از سوره مبارکه "والعصر" استفاده کنیم

بنام الله مقتدر
بسم الله الرحمن ا الرحیم
        وَالعَصرِ اِنَّ الاِنسَانَ لَفِی خُسرِ. اِلَا اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوا بِالحَقِّ وَ تَوَاصَوا بِالصَّبرِ.  (قران کریم)  صدق الله العظیم.

  ترجمه:
        قسم به روزگار (دهر) که بنی نوع انسان در خسارت ( در خطر) است، باستثناء آنهائی که  ایمان اورده اند و عمل نیکو انجام میدهند و سفارش  به  رعایت  حق (عدالت) میکنند و در برابر مشکلاتی که در  این راه  پیش می آید صبر و استقامت کرده و آن را بدیگران هم  توصیه می نمایند. (قرآن کریم)   خداوند  صاحب عظمت راست میگوید.
       بهره گیری:   اگر انسان  فقط  بر همین یک  سوره کوچک  از کلام الهی  عمل میکرد  اینهمه جنگ و تنش و جرم و جنایت که امروز در دنیا  مشاهده میکنیم به وجود نمی آمد و این کره زمین زیستگاه بهشت گونه ای برای تمام انسان ها میشد.  این سوره مبارکه بیانگر این حقیقت مهم است که همه  قوانین ساخته بشر برای بشر مضر و مهلک هستند و تنها گردن نهادن به قوانین سعادت بخش الهی انسان را به سعادت و آسایش حقیقی و امنیت مطمئن  میرسانند.
        تا زمانی که انسان  بر اساس احکام الهی عمل  و زندگی نمی کند  این  جنایت های ضد بشری نه تنها که تمام نخواهد شد بلکه  روز بروز بر میزان آن افزوده  خواهد گشت.  بیائید فرامین الهی را مطالعه و ملاحظه کنیم و با آن آشنا گردیم  و راه  خوشبخت زیستن را یاد بگیریم.
         همه  جنگ های موجود در جهان بخاطر فزون طلبی مستکبرین  بوجود آمده   است.  بیائید دست از خودخواهی و فزون طلبی برداریم و عدالت خواه شویم و به احکام الهی که  در قرآن کریم  امده  است  گردن نهیم تا هم در دنیا و هم در آخرت سعادتمند زندگی کنیم.  و ما علینا الا البلاغ.
محمد آرمیان
دبیر کل : نهضت عدالت بلوچستان ایران
بتاریخ: 16/ شهریور ماه / 1395 شمسی

مطابق با: 6/ سپتامبر/  2016 میلادی

۱۳۹۵ شهریور ۱۳, شنبه

فرق است بین گروه مبارز و گروه سیاست باز به دلایل ذیل:

بنام الله مقتدر
گروه مبارز داریم و گروه سیاست باز در رابطه با:
ملت های دربند و فعالیت برای رهائی آنها.
          ملت های جهان سوم چه با حکومت و چه بدون حکومت در بند هستند و تحت ستم حکمرانان خود زندگی بی سر و سامان و پر رنجی بسر میکنند. در چنین جاهائی غالبا دو گروه مدعی  دلسوزی برای نجات ملت تحت ستم خود هستند. یک گروه برای نجات مبارزه میکند و متحمل رنج و مشقت فراوان میشود و این مهم را با فداکاری و استقامت در مقابل انواع و اقسام توطئه ها و تهدید ها و تطمیع ها به پیش می برد و گروهی دیگر که مدعی نجات مردم خویشند  فقط سیاست بازی میکنند تا تعدادی نا آگاه  یا  فرصت طلب  را فریفته و با دادن طمع هائی  در گرد خود جمع می نمایند  و با استفاده از آنها  با ترفند ها و فریبکاری های گوناگونی  به بازی سیاسی خود ادامه میدهند  تا روزی روزگاری بقدرت برسند و فرصت غارتگری را از دست عده ای غارتگرقبلی بربایند و خود در جای آنان نشسته و به غارتگری به پردازند. این گروه برای رسیدن به اهداف ضد مردمی و نا مشروع خود احزابی درست میکنند و آهسته آهسته از پله کان آن بالا میروند تا بقدرت برسند و آنوقت به دیکتاتوری، سرکوب و غارتگری می پردازند و همه ثروت های یک ملت را خود به جیب می زنند مثلا  نظیر حزب بعث عراق با دیکتاتوری صدام حسین، نظیر حزب بعث سوریه با دیکتاتوری حافظ اسد و پسرش بشار اسد، نظیر حزب مردم پاکستان به رهبری و قیادت ذولفقار علی بوتو و خانواده اش و حزب جمهوری اسلامی ایران به قیادت  رهبر انقلاب، حزب کمونیست ازبکستان به قیادت اسلام کریموف و غیره  که از طریق سیاست بازی بقدرت رسیده اند و پس از رسیدن به قدرت  بیشترین سرکوب ها و بزرگترین جنایت ها را در حق مردم  شان کرده اند که این حقایق دیگر بر کسی پوشیده نیست. این گروه از بازیگران  سیاسی وقتی که بقدرت میرسند قدرت در خانواده شان موروثی میشود و تا توسط مردم  تحت ستم کشته و نابود نشده اند دست از ظلم و ستم  بر نمی دارند و به دیکتاتوری و غارتگری  خود ادامه میدهند.
گروهی دیگر، گروه مبارز است که دقیقا بر عکس گروه سیاست باز زندگی  میکند بدین معنا که گروه سیاست باز از همان آغاز فعالیت خود در رفاه و عیش و عشرت و امنیت و بر خوردار از کمک های ضد مردمی زندگی میکند و از سر تفریح و رفع بیکاری  سیاست بازی میکند و از این راه شهرتی بهم میزند  و با بهره گیری از لذت این شهرت سر مست و شنگول زندگی میکند تا روزی که بقدرت برسد و تبدیل به یک دیکتاتور شود و بساط عیش و عشرت خود را بیش از پیش افزایش دهد و صاحب دم و دستگاه با شکوهی گردد و نوکران و چاکران و دستبوسانی در اطرافش باشند که او را ستایش و عبادت کنند همان چیزی که در مشاهده مان هست.  ولی گروه مبارز از همان آغاز با بی عدالتی های جامعه خود بطور جدی به مبارزه می پردازد  و خطرهای ناشی از آن را عاشقانه و با طیب خاطر  بجان میخرد و در همین راه  پر مشقت و تحمل نارسائی ها وسختی های گوناگون غالبا شهید میشود و یاران دیگر او این بار سنگین مسئولیت و تعهد اخلاقی و انسانی را تا رسیدن به نجات کامل ملت تحت ستم  و رسیدن به هدف نهائی  به پیش میبرند همان چیزی که در مشاهده هست. پس فرق است بین یک نهضت مردمی  و عدالت خواهانه  و یک حزب ضد مردمی و جاه طلبانه. مثال پائین وضعیت و حقیقت این دو گروه را  بیشتر مشخص میکند:
           هم گروه مبارز و هم گروه سیاست باز هر دو  مدعی رسیدن به ساحل نجات و خدمت به  مردم هستند.
           اما مثال گروه سیاست باز مانند آن عده ای است  که در دریا  سوار بر یک کشتی با تمام امکانات رفاهی و بر خورداری از تمام  وسایل عیش و عشرت و بدور از خطر بنا بر ادعای خود  بسوی ساحل نجات در حرکت هستند  و شعار شان نجات مردم از ظلم و بهروزی آنان است. آیا این گروه  در شعار خود صادق هستند یا  گروه  دیگر که گروه مبارز است.
           مثال گروه مبارز مانند آن کسانی است  که بر روی امواج متلاطم  و سهمگین دریا  در محاصره  انواع  و اقسام  کوسه ماهی ها و مار ماهی های بد اندیش  دست و پا میزنند و این راه دشوار توان شکن  را با مقاومت خارق العاده خود تا رسید به ساحل نجات  بطور خستگی نا پذیر ادامه میدهند؟  حالا به نظر شما کدام یک از اینها در ادعای خود صادق است  و کدام یک از این دو گروه وقتی که  به ساحل نجات می رسند  در حق مردم تحت ستم خود به عدالت رفتار خواهند کرد؟   اینهائی که برای نجات مردم خود این همه سختی و مشقت تحمل کرده اند و درد مردم را میدانند و همیشه  در شرایط  آنها زندگی کرده اند و یا آن گروهی که در تمام عمر در تفریح و عیش و عشرت زندگی کرده و از زندگی مردم در رنج  خود بطور کلی فاصله داشته اند؟ به نظر شما  خداوند بر کدام یک از این دو گروه نظر دارد و نمره رضایت خود را به کدام یک از این دو گروه میدهد؟
           سیاست بازان در طول تمام تاریخ بشریت،  دشمنان آشکار بشریت بوده اند و تا زمانیکه ملت های محکوم و در بند به اگاهی کامل نرسند بی خبر از شگردهای فریبکارانه  در دام فریب سیاست بازان خواهند افتاد و این دور تسلسل جرم و جنایت در حق بشریت ادامه خواهد یافت. آیا اینطور نیست؟   لطفا نظرتان را در رابطه با مطالب این پست بنویسید.
همراه با خالص ترین احترامات برای تمام عدالت خواهان جهان،
محمد آرمیان
دبیر کل : نهضت عدالت بلوچستان ایران
بتاریخ: 13/ شهربور ماه/ 1395 شمسی

مطابق با: 3/ سپتامبر/ 2016  میلادی

۱۳۹۵ شهریور ۱۰, چهارشنبه

انتخاب نام های بلوچی بجای نام های فارسی و عربی

بنام  الله مقتدر
جای گزینی اسامی زیبای بلوچی بجای اسامی فارسی و عربی
          ما همه مان بعلت نا آگاهی و نه دانستن  اهمیت هویت ملی و اصالت خدادادی خود تحت تاثیر فرهنگ  اجانب  مرتکب یک اشتباه خیلی بزرگ  شده ایم  و آن گذاشتن اسامی غیر بلوچی  بر روی فرزندان  مان بوده  است.  اما بخاطر اینکه نا اگاه  از اهمیت این قضیه مهم بوده ایم  قابل ملامت نیستیم  چون در نا آگاهی هر اشتباه  دیگری هم ممکن است صورت گیرد ولی وقتی که  متوجه اشتباه خود می شویم  خیلی اهمیت دارد که هر چه زودتر  رفع اشتباه  کنیم تا بی هویت باقی نمانیم.  اسامی فارسی  و عربی ذیل  را  بطور نا آگاهانه  بر روی فرزندان مان گذاشته ایم و با  این کار  یک  پای هویت و شناخت  ملی  خود  را ندانسته  شکسته ایم چون با داشتن این نام های غیر خودی هیچ کسی نه میداند که ما بلوچ هستیم و از خود یک هویت اصیل و تاریخی داریم.  حالا که متوجه این اشتباه  شده ایم خیلی لازم،  مفید و عاقلانه است  که به ترمیم و اصلاح  آن به پردازیم  یعنی بجای این اسامی فارسی و عربی، همین حالا اسامی بلوچی بر روی خود و فرزندان  مان بگذاریم.
          اسامی عربی مردانه  که  بر روی  فرزندان خود گذاشته ایم  تعدادی از آن به این قرار است:
 سعد ، فیصل، فهد، صقر، جمال، جاسم، قاسم، حمد، حمزه، زاید، راشد، نهیان، مکتوم، ولید، اسامه، نعمان، جابر، جبّار، ادریس، سدیس، اویس، انس، ناصر، منصور، سعید، محسن، محمود، نایف،  حمدان، حزیفه، ابوبکر، علی، عمر، عثمان، عمیر، طلحه، زبیر،  عمران، قابوس، حامد، طیب، نعمت، نبیل، سمیر، یاسر،  جواد، مجتبی، محدث، مصیّب، ماجد، عابد، زاهد، صالح، صابر، مغیره، منذر و تعدادی دیگر که شما می توانید پیدا کنید...
          اسامی زنانه عربی مانند اینها:
حمیده، راشده، صفیه، زبیده، رابعه، ساجده، عابده، ماجده، صائمه، مرضیه، عاصمه، آنسه، نسیمه،  مستبشره،  محدثه، زینب، زینت، زهرا،  ماریا،  شیما،  زلیخا، فوزیه، ثریا، ریحانه، حنانه، راحله، صابره، کریمه، خیر النساء، نورالنساء، مهر النساء، زیب النساء،  حسنی، نبیله، نعیمه، حفیظه، حلیمه، منیره، حوریه، سمیرا، سلمه، سعدیه، رقیه، ذکیه، نجمه، مهدیه، صبیحه و تعداد زیادی  دیگر... که مردم بلوچ  بجای اسامی بلوچی  بر روی دختران خود گذاشته اند و سبب شده اند که هویت ملی و خدادای شان پنهان گردد.
          لازم به ذکر است که اینها اسامی بسیار نیک و خوب و قابل احترام  هستند ولی متعلق به ملت عرب هستند و ما مردم بلوچ هم اسامی بسیار خوب و زیبای ملی خود را داریم که با آن  هویت خدادادی  خودمان آشکار میگردد و با استفاده از  نام های بلوچی شناخته می شویم که بلوچ هستیم و خود مانند اعراب و مانند فارسها و مانند دیگر ملت های زنده   یک ملت هستیم  و در این صورت  در شکم ملتی دیگر ناپدید نمی شویم.  همان طوری که عرب ها و فارس ها و هر ملت دیگری  به حفظ نام های ملی خود  پای بند است و افتخار میکند ما هم باید پای بند نام های  ملی خود شویم و به آن  احترام بگذاریم  و افتخار کنیم تا بعنوان یک ملت شناخته شویم. با واضح شدن این حقیقت پر اهمیت،  از همین امروز تصمیم جدی و قاطع بگیریم که برای خود و فرزندان مان  از اسامی بسیار قشنگ  بلوچی در ذیل استفاده کنیم و بدین ترتیب قدم بقدم به بازسازی هویت ملی خود به  پردازیم  و با این کار خیلی زود بعنوان یک ملت تاریخ دار در سطح جهان مطرح خواهیم شد و از هضم شدن در شکم ملیت  های دیگر محفوظ خواهیم  ماند.  این کاری است که متعلق به  خودمان است و هیچ کس دیگری  نمی تواند آن را برای ما انجام دهد پس این خود ما هستیم که در این مورد کوتاهی و سهل انگاری نکنیم، بلکه بر عکس خیلی جدی باشیم.
اسامی مردانه  بلوچی:
مهیم، مهراب،  میران، میرو، میّا،  میداد، میار،  مولا داد، مولا بکش،  کریم بکش،  هُدا بکش،  الله بکش،  واهد بکش،  محمد بکش، نبی بکش، مراد بکش،  کادربکش،  محمد،  درمحمد،  نور محمد،  شپی محمد، پتی محمد، گل محمد، بیک محمد، نظر محمد، لال محمد،  نیک محمد، دین محمد، دوست محمد،  ولی محمد، تاج محمد،  جانمحمد،  هانمحمد،  داد محمد، دادکریم، کریمداد  شیرو،  شیرمحمد،  شیران، نواب،  مُرید، مراد،  شی مرید، شاهو، شهسوار،  شه ملک، نواز،  شهنواز، شهگل، گل شاه، گلمیر،  گُلپل، دلپُل،  شهمیر،  شهکرم، شهمراد، دلمراد،  هُدا مراد، هُدا یار، الهیار، الله نزر،  دلجان، گلجان، گٌلمیر، دادین،  داد جان، میرداد، گُلداد، شهداد، دادشاه،  شیهک، شاهو،  نودبندک،  شنبه، دوشنبه، چارشنبه، پنچ شنبه،  جُمه،  جمّا،  جان بیک، ملک بیک، محمد بیک،  گزابیک، میربیک،  گل بیک، شهبیک، گلهان،  دل وش، وژدل، رحمدل، درویش،  دلبود، دلدار، دلاور،  دیدگ، بهادر،  درّا،  رهمت، هاشم، چراگ، سیدی، سوبان، هوبیار،  مزار،  بیبگر، همَّل،  چاکر، گوهرام، جیهند،  گمشاد، دلشاد، اُمیت، اُمیتان، جنگیان، هیات، هیاتان، هیبت، هیبتان، کامهان،  سبزل، سپَر، گلمیر، پردل،  سنگور، شهدُر،  براهُندگ،  بالاچ،  باهوت،  بوهیر، باران،  میرو،  آدینگ، دوستین، پهره دین،  اله داد،  دادالله، داهُدا، هُدا دات، آدم،  ابدی،  میر ابدی، میر دوست،  کریچ، گزّی، گنگزار، ساکم، سکیداد، ساهبداد، الم، الم هان،  دریهان، سیاه هان، میرهان، دُرهان، ایدو،  آسا،  نَمُرد، پسُند، شکر، زَبَر،  مینگل،  بُلّو، پکیر،  شریپ،  کُندل، رگام، جودا، دودا،  بُلگاک، رودین، برکت،  برکت هان، بولاک، گنگو، نتّو و اسامی دیگر که شما می توانید پیدا کنید.
اسامی وزین و  زیبای زنانه بلوچی:
 مه بی بی،  دُربی بی،  جان بی بی، نور بی بی، مهر بی بی، مراد بی بی،  نازبی بی، گل بی بی، هات بی بی،  زر بی بی، شه بی بی،  گنج ملک، سد گنج،  گنج هاتون، ناز هاتون، ماه هاتون،  زر هاتون، روز هاتون،  زرگل،  دُرهاتون، ملوک،   ملک هاتون، تلی هاتون، میرم هاتون،  جنت هاتون،  مهبانو، مهدیم، مهگونگ،  سنگین،  ماهپری،  زرناز، گلناز،  زرگل،  دُرناز، دُرین، دُری ملک،   دُرگل، جان گل، شرپناز،  شه ناز، مه ناز، ماهَل،  ماهکان، مهتاپ،  مَهگُل،  سَدو، شَرو،   شَدری،  سمّو، مورتی، مهلب، واهگ  (آرزو) ، رُژنا (روشنائی)، چمروک (نور چشم) ، کپوت، شاتُل، هانُل، هانی،  هیری، هیرناز، پری ناز، توتان،  توت ملک  و غیره ....
 توضیح:  هدف از این کار زنده کردن هویت  در حال احتضار ملت بلوچ است و هیچ مخالفتی با اسامی عربی نیست و بخصوص چهار اسم عربی که متعلق به چهار شخصیت ممتاز اسلام ، خلفای راشدین هستند چه  نیکوست که مورد استفاده قرار گیرند تا هویت اسلامی مان هم بر قرار بماند ولی استفاده  از نام های ملی خودمان کمک به زنده کردن هویت خدادادی خودمان خواهد کرد و این یک نیاز مبرم  است  و هیچ منع شرعی و اسلامی ندارد.  به منظور جلوگیری از نابودی هویت خدادادی مان به تغییر نام های غیر بلوچی  با جدیت خاصی  اقدام خواهیم کرد. زنده باد اسلام، زنده باد هویت ملت بلوچ و زنده باد عدالت و خود مختاری ملت بلوچ در بلوچستان تحت ستم.
آحترامات قلبی  ام  را به  پذیرید،
محمد آرمیان
دبیر کل : نهضت عدالت بلوچستان ایران
بتاریخ: 10/ شهریور ماه/ 1359  شمسی
مطابق با: 31/ اوت / 2016 میلادی


۱۳۹۵ شهریور ۹, سه‌شنبه

فرهنگ فارسی، عربی و فرنگی بر ملت بلوچ مسلط شده است

بنام الله مقتدر
اسامی و لباس عربی و فارسی  جای اسامی  و لباس  ملی  ملت  بلوچ  را گرفته است.
          وقتی که ملتی از خود حکومت نداشته باشد و تحت تاثیر حکومت ها و فرهنگ های دیگر قرار بگیرد  بدون اینکه متوجه باشد  از هویت اصیل خود  فاصله   میگیرد  و به رنگ هویت هائی در می آید که متعلق به خودش نیست  و در نتیجه با یک هویت جعلی زندگی میکند که  در این  هویت جدید و غیر واقعی خود در هر حال  یک عنصر بی اهمیت و کم ارزش و غیر اصیل  است  هر چند که سعی می کند  خود را بطور کامل با این هویت غیر خودی  جدید  تطبیق دهد، از لباس آنها، از نام های آنها و از  زبان آنها استفاده کند  و به رنگ و فرهنگ  آنها در آید  باز هم یک غیر خودی و کم ارزش  محسوب می شود.
          برای  اینکه  خود را باور کنیم  و به  اصالت خود ارج نهیم  خیلی لازم است  که در هر جا و هر موقعیتی  که هستیم  با شکل و شمایل و اصالت ملی خود با افتخار و سربلندی  ظاهر شویم  و از این  بابت احساس شرم و خجالت  نکنیم  تا به عنوان  یک ملت خود باوربا عزت و صاحب  هویت  شناخته شویم.  در این صورت  تمام  مشکلات، معاملات و معادلات نا برابر فعلی در رابطه با ما  خیلی زود به نفع مان تغییر خواهد کرد و ما هم  مثل بقیه ملت های زنده دنیا  صاحب حق و صاحب عزت خواهیم شد و هیچ ملت  دیگری  ما را بشکل نوکران  خود و یا  کمتر از خود  با نگاه  تحقیر آمیز  نخواهد دید. وقتی که ما خودمان برای خود ارزش قایل نیستیم چرا خوش خیالانه فکر میکنیم که  دیگران  برای ما ارزشی  قایل اند!؟ ارزش ملت ها فقط  در حفظ اصالت  شان حفظ مبشود.
          در پست آینده بنده  حتی الامکان همه اسامی عربی را که  بلوچ ها بر خود خود گذاشته اند لیست میکنم  و لیستی از نام های زیبا و اصیل بلوچی هم  در کنار آن  ارائه میدهم  تا آنهائی که خود را بلوچ و بعنوان یک ملت میدانند همت کنند و یک نام اصیل  از میان  آنها  برای خود و فرزندان خود  اانتخاب  نمایند.
           احتراماتم را  به پذیرید،
محمد آرمیان

دبیر کل:  نهضت عدالت بلوچستان ایران
بتاریخ: 9/ شهریور ماه/1395 شمسی
مطابق با: 30/ اوت/ 2016 میلادی

۱۳۹۵ شهریور ۷, یکشنبه

این مطلب هم در رابطه با هویت ملی است.

بنام الله مقتدر
این مطلب هم در رابطه با هویت ملی  است.
          از مردم  بلوچ تقاضا داریم  لطفا این مطالب را با ذهنی باز،  تفکری  ازاد و بدون تعصب مورد توجه قرار دهند و از این بی تفاوتی مطلق و خود خواهی  هلاکت آفرین  بدر آیند. توجه کافی و جدی به مسئله هویت امری بیش از حد حایز اهمیت  است. همه ملت های آگاه دنیا به این موضوع اهمیت  ویژه داده اند و میدهند  و بهمین دلیل هم  زنده هستند و در سر زمین خود حق  خودسروری خود را حفظ کرده اند و به ملتی دیگر اجازه نداده اند که حاکم بر سرنوشت انها گردد.  اگر ملت بلوچ امروز در سر زمین خود تحت جبر و ستم مشتی اجانب خودکامه زندگی میکند و هیچ اختیاری از خود ندارد دلیلش اینست که هویت اصیل خود را فراموش کرده و چیزی در این  مورد نمیداند یعنی نگذاشته اند که بداند ولی تا کی نمیداند!؟ تا کی میخواهد در بی هویتی زندگی نوکر مآبانه ای داشته باشد و تا قیامت با  استفاده از عباراتی نظیر:  نوکرتم، چاکرتم، مخلصتم برای راضی نگهداشتن ما فوق اجنبی خود  زندگی کند.  به  بلوچ ها اصلا کار نمی دهند و همه آن  بلوچ هائی که بظاهر مسئول کاری شده اند نظیر: فرماندار، بخشدار، شهردار، شورای شهر،  مدیر کل، نماینده مجلس،  مدیر عامل، رئیس هیئت مدیره و غیره  در این  بساط  اجنبی نوکرانی بیش نیستند و هیچ اختیاری از خود ندارند یعنی  هیچ تصمیم مثبتی به نفع مردم و جامعه خود نمی توانند بگیرند و در واقع اینها تیشه ای هستند در دست دشمن که عملا بر ریشه ی خویش می کوبند. این عناصر به ظاهر مسئول شده برای حفظ میز و صندلی خود بیشتر از آن اجانب حاکم  مردم شان را آزار داده  و حق شان را پایمال میکنند این گونه  رفتار از آداب و خصایص نوکر مآبی است.  این مسئولین بلوچ در دستگاه ظلم خیلی بیشتر از مردم عادی از هویت اصیل خود فاصله  دارند  و فقط بهمین دلیل پذیرفته شده اند و تبدیل به ابزار و چشم و گوش  حاکم اجنبی گشته اند  و بخاطر اندک منافع و مزایای شخصی و خانوادگی خود  حاضر به انجام هر غلطی در حق ملت، دین  و سر زمین خود هستند. این همین بی هویتی است که ما را به این روز انداخته  که  خدمت به اجنبی غاصب و زورگو را بزرگترین افتخار خود میدانیم و این یعنی برده و نوکر شدن یک ملت، در واقع نابودی یک ملت.  پس بیائید همت کنیم  هر چه زودتر با اساسی ترین حقوق انسانی خود آشنا شویم  و اساسی ترین حق یک انسان حفظ هویت ملی اوست تا بتواند در سر زمین خود در امنیت، در رفاه  و با عزت زندگی کند.  اشتباه نشود عزت و رفاه انگشت شماری از مسئولین و افراد سرشناس وابسته به دستگاه ظلم عزت و رفاه  ملت نیست.  اگر آماده برای رهائی از محکومیت و بردگی اجانب  هستید  لطف کنید مطالبی را که بنده در این رابطه می نویسم  بدون خودخواهی، تعصب و حسادت  با حوصله  و نیک نیتی بخوانید و به آن عمل کنید تا قدم بقدم مراحل آگاه سازی  را با هم  تکمیل نمائیم  و به سازماندهی افراد آگاه شده به پردازیم  و در مسیر هدف که همان رسیدن به  خودمختاری و رهیدن از ظلم است حرکت کئیم. خداوند همراه انسان های متحرک و با هدف است.
احترامات قلبی را به پذیرید،
محمد آرمیان
دبیر کل:  نهضت عدالت بلوچستان ایران
بتاریخ:  8/ شهریور ماه / 1395 شمسی

مطابق با : 28/  اوت/ 2016 میلادی

سخنی بی ضرر و پر منفعت برای ملت بلوچ

بنام الله مقتدر
سخنی بی ضرر و بی خطر با ملت بلوچ
          متوجه  باشیم که  ما یک ملت بتمام معنی محکوم هستیم  و اینک  بر لبه پرتگاه  نابودی قرار گرفته ایم. بیشترین علل این محکومیت در درون  خودمان قرار دارد و ما متاسفانه  نسبت به آن بی توجه و بی تفاوت هستیم. ما بعلت اهمیت ندادن  به هویت اصیل مان بطور نا آگاه شیفته فرهنگ  اجانب  شده ایم  و بتدریج داریم در هویت انها هضم و نابود میشویم و خبر نداریم  و بی توجه ماندن به این قضیه یک کارثه بزرگ و جبران ناپذیز خواهد بود. لذا باید بطور جدی هر چه زودتر  تصمیم بگیریم  که از این مصیبت بزرگ ، مصیبت نابودی یک ملت، ملیت خودمان، ملیت بلوچ جلوگیری کنیم.
          برای زنده نگهداشتن ملیت مان سه چیز از اهمیت بالائی برخوردار هستند: 1- زبان  مادری 2- لباس ملی  3- اسامی ملی.  نسبت به این سه مورد باید خیلی حساس باشیم و به صورت فردی و جدی  به آن عمل نمائیم. برای حفظ و زنده کردن این سه مورد لازم نیست ما از جای دیگری منتظر کمک باشیم چون کاری است که  فقط ما خودمان باید انجام دهیم.  لباس ملی خودمان را در همه جا با افتخار به پوشیم و از پوشیدن لباس فارسی، فرنگی و عربی خود داری کنیم. اسامی مردانه و زنانه بلوچی را که بنده  لیستی آز آن را تهیه کرده و در وبلاگ وتواجهی ارائه داده بودم  انتخاب کرده  بر خود و فرزندان مان بگذاریم و به آن افتخار نمائیم و از گذاشتن اسامی فارسی و عربی پرهیز نمائیم چون ما فارس و عرب نیستیم بلکه بلوچیم و هویت خاص خود را داریم  چرا خود را به رنگ فارس ها  و عربها و اروپائیان  در بیاریم و آنچه را که خود داریم کنار بگذاریم!؟ این یک انحراف غیر محسوس است که ما به آن عادت کرده ایم  و با  نابود کردن هویت مان ندانسته مرتکب  ظلم بزرگی در حق خودمان شده  ایم. بیائید بر این انحراف و اشتباه مان پا فشاری نکنیم و بخود آئیم و خودمان را بعنوان یک ملت باور کنیم  و تنها در این صورت است که سرزمین مان بلوچستان به نام ملت بلوچ محفوظ خواهد ماند. در غیر این صورت  نام سر زمین مان را هم حذف  و خودمان را اگر بخواهیم صاحب حق و خودمختار و با عزت زندگی کنیم  دربدر خواهند کرد و آنچه که برای مان باقی خواهد ماند یک زندگی محکومانه، نوکر مآبانه و خفت بار خواهد بود. امیدوارم که عمل کردن بر این سه مورد مهم کار زیاد مشکلی  نباشد و از همین امروز بطور جدی تصمیم بگیریم که از ویژگی های ملی خود پاسداری کنیم.
احترامات قلبی ام را بپذیرید،
محمد آرمیان
دبیر کل: نهضت عدالت بلوچستان ایران
بتاریخ:  7/ شهریور ماه / 1359 شمسی

مطابق با : 28/ اوت / 2016 میلادی

۱۳۹۵ شهریور ۴, پنجشنبه

هویت خدادادی خود را زنده کنیم

بنام الله مقتدر
هویت زدائی توسط  فاشیسم فارسی
          نزدیک به یک  قرن یعنی هشتاد و هشت سال است که حکومت مرکزی ایران بطور سیستماتیک و همراه با جبر کار کرده است تا هویت ملت بلوچ را به تدریج و غیر محسوس  بطور کلی نابود کند و تا حد هشتاد درصد هم در کارش موفق بوده است. نسل امروزی بلوچ در جغرافیای ایران  قادر به حرف زدن خالص به زبان مادری خود نیست  چون در محاوره روزمره بطور نا خودآگاه هشتاد در صد از کلماتی که استفاده میکند فارسی هستند و علت اصلی آن تحصیل نه به زبان مادری بلکه  به زبان فارسی بوده  است و زبان محاوره در رادیو تلویزیون که در خانه های همه موجود است هم به زبان  فارسی می باشد  و بچه های بلوچ  برنامه های کودک را به زبان فارسی می شنوند و بدین ترتیب زبان فارسی بر زبان بلوچی مسلط شده است تا به آن حد که  حالا حرف زدن به زبان اجنبی فارسی برای فرد فرد ملت ما از سر نا آگاهی  یکنوع افتخار به حساب می آید  و اهمیت ندادن به زبان مادری خود یک نوع پیشرفت تلقی میشود  و این عمق نا آگاهی یک ملت نسبت به هویت اصیل و خدادادی خویش است.
          در مورد انتخاب اسامی ملی هم همین طور است  که بدلیل تسلط طولانی مدت  ملت فارس بر ملت بلوچ این نتیجه را بطور غیر محسوس تولید کرده  است که  مردم ما از شهری گرفته تا دهاتی از تحصیل کرده  گرفته  تا  بیسواد همه عاشق اسامی فارسی و غالبا مجوسی شده اند و چنین احساس میشود که  از گذاشتن نام های اصیل ملی خود احساس شرم و خجالت میکنند و آنها را نام های قدیمی به حساب می آورند و نه نام های ملی خود. این عمق نا آگاهی و یکی از عوامل محکومیت این ملت  است!
          فرهنگ و آداب و رسوم فارسی هم  وارد زندگی ملت بلوچ شده است و بلوچ ها همه سعی دارند زندگی خود را به روش آنها تنظیم کنند و افتخار میکنند که  بلوچ نباشند و بلوچ بودن  را یک نوع کسر شأان و عقب ماندگی تصور میکنند و به این میگویند هضم شدن در شکم ملتی دیگر به علت نا آگاهی.
بی خبر ماندن از تاریخ و جغرافیای ملی خود  و علاقه مند نبودن به آن فاز دیگری از نابودی هویت خدادادی است  و مواردی دیگر... از آنجمله نپوشیدن لباس ملی خود در همه جا و نداشتن عشق بخاک و سرزمین خود.
          اما بدانیم که هنوز خیلی دیر نشده است و امکان جبران هست اگر فرد فرد ملت ما متوجه این حقیقت حیاتی بشوند و بی هویتی خود را احساس کنند و به تغییر در وضع موجود همت گمارند و بطور جدی این نواقص ضد هویتی  را از خود بر طرف نمایند کمک بزرگی به زنده کردن هویت اصیل خود کرده اند. ملتی که بعلت نا آگاهی هویت اصیل خود را از دست میدهد بصورت ملتی محکوم تا ابد برده وار در رنج و عذاب زندگی خواهد کرد و در این زمینه هیچ کسی قادر به کمک ملت  ما نیست و این خودمان هستیم که برای بازسازی هویت خود بطور جدی حساس و فعال شویم.  خداوند وضع هیچ قومی را تغییر نمی دهد تا مردم هر قومی نسبت به تغییر وضع نا بسامان خود اقدام نکنند.
از همین امروز انتخاب اسامی بلوچی را بر خود و فرزندان مان شروع کنیم و در محاوره روزمره در بین خود  از آنها استفاده نمائیم  اگر امکان تغییر آن در شناسنامه ها باشد هم اقدام کنیم  و اگر امکانش نیست  فعلا همین قدر هم کافی است که ما با نام های بلوچی و ملی خود یکدیگر را مخاطب قرار دهیم. به امید زنده شدن هویت ملی و خدادادی مان هرچه زودتر عمل تغییر را آغاز نمائیم تا بعنوان یک ملت در کنار ملت های دیگر شناخته شویم و برنامه هویت زدائی فاشیسم مرکز را ناکام نمائیم..
همت انسان ها مدد خدا را بهمراه دارد.
محمد آرمیان
دبیر کل: نهضت عدالت بلوچستان ایران
بتاریخ: 4/شهریور ماه/1395 شمسی

مطابق با:  25/ اوت / 2016 میلادی        

۱۳۹۵ مرداد ۲۵, دوشنبه

خودخواهی مشکل اصلی ملت بلوچ

بنام الله مقتدر
خودخواهی مفرط  مشکل اصلی ملت بلوچ.
          خودخواهی یک بیماری روانی است که ملت بلوچ بیش از حد به آن  مبتلا  است بدون اینکه متوجه  این موضوع  باشد  و همین سبب تفرقه ،  از هم گسستگی  و  مانع  همبستگی  بین احاد این ملت شده است.  تجربه  همین سال های نزدیک  هم  نشان داده است که  ملت بلوچ  پای  بند  تقدم  و تأخر نیست  و  به محض اینکه  یکنفر  چشمش باز می شود و چند کلمه از متقدمین  خود  یاد  می گیرد و به مقداری آگاهی میرسد دیگر حاضر نیست در جمع قرار بگیرد و هماهنگ  با متقدمین خود در جمع حرکت کند  و بدون رعایت  و ملاحظه  اصول  وحدت  و همبستگی  به تنهائی  تبدیل  به  یکسر و هزار آرزو  می شود  و بساط جداگانه ای  برای خود پهن  میکند  و معرکه گیر میدان می گردد  تا خودش صاحب نام و نان شود و با پا  گذاشتن بر اخلاص در عمل گور پدر متقدمینی  میگوید  که  تمام سال های عمرشان را در یک رشته بخصوص صرف کرده و سبب آگاهی و بیداری  در جامعه  اش  شده اند.
          بنده  از چهل و پنج  سال قبل یعنی از آغاز جوانی متوجه محکومیت ملت بلوچ شدم  و بدون اینکه هوس رهبری بسرم بزند عزمم را جزم کردم  که برا ی  آگاهی این ملت کار کنم  تا بیدار شود،  بپا خیزد  و در یک  تشکیلات سیاسی  متشکل و متحد  گردد  و برای نجات خود مبارزه  نماید.  در این چهل و پنج سال دربدری و صرف وقت و تحمل نا رسائی های گوناگون و عبور از پیچ و خم ها و فراز و نشیب های خطرناک  و  خسته کننده و حوصله شکن  و بی مهری  یاران  خسته نشدیم  و به کار ادامه دادیم و پس از بررسی های همه جانبه  و استفاده از تجربیات بدست آمده  آنچه را که آسان ترین و کوتاه ترین و کم هزینه ترین  راه برای نجات ملت بلوچ  تشخیص دادیم  در قالب   "نهضت عدالت بلوچستان ایران"  با  تدوین اساسنامه ای موقت به ملت بلوچ معرفی کردیم  و در راستای  اهداف  این سازمان تا بحال صدها  مقاله و مطلب  برای بیداری  و متحد کردن ملت بلوچ نوشته  شده است  و هزاران نفر به ان گرایش پیدا کرده اند و سازمان مسلح جیش العدل هم در راستای محقق کردن همین هدف مقدس  بوجود  آمده  و  همسو و هم آهنگ با نهضت عدالت  برای  رسیدن  به عدالت در بلوچستان مشترکا  در میدان عمل حضور دارند  تا رویای خودمختاری ملت بلوچ را که  بخشی از اهل سنت ایران و امت مسلمه است  تبدیل به حقیقت کنند. با وجود این حقیقت  چرا بعضی از خود خواهان تازه  به آگاهی رسیده این حقایق را نادیده میگیرند  و راه تفرقه را اختیار کرده اند و با این سازمان هائی که  سال هاست  در میدان عمل مخلصانه  فعال هستند و کارنامه های مهم و ماندگاری انجام داده اند نمی پیوندند و برای  خودنمائی  و رسیدن به نام و نان  شخصی  سازمان جدید درست میکنند و همان  حرف هائی را میزنند که از چندین  سال قبل توسط  این سازمان های مخلص در میدان عمل زده شده است  و با تکرار همان مطالب بنام خود به منظور مطرح کردن خود سبب تفرقه  و ایجاد چند  دستگی در مبارزه  ملت بلوچ میگردند مانند وضعی که در بلوچستان شرقی بوجود آمده است که بیش از ده  سازمان که همه  شان  یک شعار دارند و آن استقلال بلوچستان است  اگر راست می گویند و در این کار اخلاص و صداقت دارند چرا در یکجا جمع نمی شوند و مشغول درگیری با یکدیگر هستند و حاضر نیستند یک  رهبر واحد و مشخص برای خود انتخاب کنند تا سازمان ملل متحد و دیگر کشور های علاقه مند به  قضیه بلوچستان بدانند که  رهبر این آزادی خواهان  کیست و با چه کسی مذاکره کنند و تا  زمانی که اینها  دست از خودخواهی بر ندارند و در یکجا جمع نشوند و یک  نفر را  متفقا  بعنوان رهبر خود معرفی نکنند  تا قیامت به نتیجه مطلوب نخواهند رسید و کارشان  فقط  درگیری با یکدیگر خواهد بود  و خیلی حایز اهمیت است که  این وضع خودخواهانه و آشفته  در بلوچستان غربی بوجود نیاید  و همه زحمت ها و فداکاری هائی  که تا کنون انجام شده است  بی نتیجه نماند.  همین حرکت های خودخواهانه و جسته گریخته  بوده است که ملت بلوچ تا به امروز بجائی نرسیده و همچنان در تفرقه بسر می برد.  امروز در زمانی که ملت بلوچ دارد به آگاهی میرسد بیش از هر چیز دیگر  نیاز به  اتحاد دارد لذا این سرگرمی های  تفرقه  آمیز از جانب  هر کسی که  باشد  کاری مضر و قابل سر زنش و قابل مبارزه  است  لذا این گونه افراد متوجه رفتار غیر مسئولانه  خود باشند  تا سبب تضعیف سازمان هائی که  مخلصانه  از دیر باز  در شرایط بسیار سخت مشغول مبارزه هستند نشوند  و اگر چنین شود  این حقیقتا  خیانت بزرگی  در حق ملت بلوچ خواهد بود. امیدواریم این پیام  که به منظور حفظ  وحدت در مبارزه ملت  بلوچ  و برای جلوگیری از چند دستگی و تفرقه در امر مبارزه  است نا دیده گرفته نشود و سبب برخورد با یکدیگر و تضعیف و  شکست مبارزه  این ملت که  نزدیک به یک قرن زندگی محکومانه ای بسر میکند  نگردد.  
محمد آرمیان
دبیر کل : نهضت عدالت بلوچستان ایران
بتاریخ: 26/ مرداد ماه/ 1395 شمسی

مطابق با : 16/ اوت/ 2016 میلادی      

قوم من رفته بخواب

بنام الله مقتدر
قوم من رفته بخواب
شعر از:  محمد آرمیان

قوم من رفته بخواب
هرچه زنم فریاد
ندهد هیچ جواب!
چه کنم ، یا رب چه کنم؟
با کدام لهجه بگویم سخنم
که بفهمند مرا
درد جانسوز مرا
بشکافند این سینه پر سوز مرا
بنگاهند غمی را
که زند موج در دل من
از بی حسّی و پر خوابی  این قوم!
آری، قوم من رفته بخواب
هرچه زنم فریاد
ندهد هیچ جواب !!
این شعر بتاریخ 23/5/2006  میلادی سروده شده است.



۱۳۹۵ مرداد ۲۴, یکشنبه

اهمیت اسامی ملی در تشخیص هویت یک ملت

بنام الله مقتدر
اهمیت اسامی ملی در زنده  نگهداشتن هویت یک  ملت
          بجز از ملت بلوچ  همه ملت های دیگر  در تمام دنیا  اهمیت اسامی ملی خود  را میدانند و بطور جدی  به  حفظ آن  پایبند هستند تا ملیت شان مورد شناسائی قرار بکیرد.  آما  خیلی از بلوچ ها از سر ناگاهی  و بی توجهی  نسبت  به هویت خدادادی خود  اسامی ذیل را که متعلق به ملت  فارس و غالبا مجوسی هستند بر روی فرزندان خود گذاشته اند و ندانسته  چه اشتباه بزرگی کرده اند:
اسامی مردانه فارسی:
  خسرو،  پرویز، بیژن، بامشاد، بامداد،  رامتین، مهرداد،  رامین،  روزبه،  رها،  نیما،  مانی،  نادر،  ارژنگ، ساسان، پیمان، سامان،  ایرج،  آرش، تورج،  اردشیر، کورش، داریوش، اسکندر، جمشید،  بهروز، یهزاد، بهنام، فرشید، فریدون،  فرزاد، فرامرز، فرحان، فردین، فریبرز، فرهاد، کیوان، کامبیز،  کاووس، کسری، کامران، بابک،  سام، سیروس، سیاوش،  بنیامین، دانیال، شهاب،  شهرام  و بعضی دیگر...
اسامی زنانه غیر بلوچی:
اینها  اسامی زنانه فارسی و اغلب مجوسی هستند  که بعضی از بلوچ ها بدون توجه به هویت خدادادی خود بر روی دختران خود گذاشته اند:  منیژه، ژاله، سوسن، سودابه، سوزان،  پروانه، سهیلا، سیلا، شیلا،  ناهید، بهناز،  سحر، پروین، فیروزه، فرشته، فرزانه،  نازنین، ستاره، سیما، سارا، مینو، مینا، الناز، الیا،  الهه، الهام،  افسون،  گیتی،  سارینا، غزال، ماریا، مجبوبه، کوکب، مهین، شهین، شیرین،  شهناز، مهری، مژگان، مژده، مهسا، ملوس،  مه پاره، مه جبین،  میترا،  تهمینه، پوران، توران، ترانه، رویا، آرزو، عسل، عشرت، فریبا، زیبا، ارغوان،  آزاده، فرح،  فرحناز، فریال، فی فی، فاخته، فریده، فرزانه، پریسا و بسیاری دیگر.  با انتخاب این اسامی اشتباه بزرگی صورت گرفته است و اصرار  بر گذاشتن این اسامی اشتباهی بزرگتر است.
یک بلوچ به منظور حفظ ملیت خود باید از اسامی ذیل استفاده کند:
اسامی مردانه  بلوچی:
مهیم، مهراب،  میران، میرو، میّا،  میداد،  مولا داد، مولا بکش،  کریم بکش،  هُدا بکش،  الله بکش،  واحد بکش،  محمد بکش، نبی بکش، کادربکش،  محمد،  درمحمد،  نور محمد،  شپی محمد، پتی محمد، گل محمد، بیک محمد، نظر محمد، نواب،  نیک محمد، دین محمد، دوست محمد،  ولی محمد، تاج محمد،  جانمحمد،  هانمحمد،  داد محمد، دادکریم، کریمداد  شیرو،  شیرمحمد،  شیران، مرید، مراد، مراد بکش،  شی مرید، شاهو، شهسوار،  شه ملک، نواز،  شهنواز، شهباز،  شهگل، گل شاه، گلمیر،  گُلپل، دلپُل،  شهمیر،  شهکرم، شهمراد،  شهداد، دادشاه،  شیهک، نودبندک، مسکان، شوهاز، رهچار،  شنبه، دوشنبه، چارشنبه، پنچ شنبه،  جُمه،  جمّا،  جان بیک، ملک بیک، محمد بیک،  گزابیک، گل بیک، گلهان، شهبیک، دل وش، وژدل،  دلدوست، دلمراد، دلبود، دلدار، دلاور،  دیدگ، بهادر،  درّا،  رهمت، هاشم، چراگ، سیدی، سرپراز، سومار، سوالی،  دینار، مزار، ارمان،  پازُل، بیبگر،  چاکر، گوهرام، جیهند،  گمشاد، دلشاد، امیتان، جنگیان، هیاتان، هیبتان،  سبزل، سپَر،  سنگور،  براهُندگ،  بالاچ،  باهوت،  بوهیر، میرو،  واجو، میار، آدینگ، دوستین، پهره دین،  اله داد،  دادالله، داهُدا، هُدا دات، آدم،  اُمیت، پولات،  ابدی،  میر ابدی، میر دوست، کریچ، گزّی،  ساکم، سکیداد، ساهبداد، دریهان، سیاه هان، میرهان، ساهب هان، دُرهان، درجان، دلگوش،  ایدو و غیره....  نام هائی به این زیبائی.
اسامی زنانه بلوچی:
مه بی بی،  دُربی بی،  جان بی بی، نور بی بی، مهر بی بی، مراد بی بی،  نازبی بی، گل بی بی، هات بی بی، دُری، دُری ملک، دُر دانگ، بُلور،  گنج ملک، سد گنج،  گنج هاتون، ناز هاتون، ماه هاتون،  زر هاتون، روز هاتون،  زرگل،  دُرهاتون، ملک هاتون، تلی هاتون، میرم هاتون،  جنت هاتون، زینت هاتون،  مهبانو، مهدیم، مهگونگ،  سنگین،  ماهپری،  زرناز، زرگل،  دُرناز،  ماهکان، مهتاپ،  مهگُل، مهرنگ،  سدو، شرو،  شنکو، ازگند،  پورچینک،  شدری،  سمّو، مورتی، مهلب، واهگ  (آرزو) ، رُژنا (روشنائی)، چمروک (نور چشم) ، کپوت، شاتُل، هانُل، هانی  و غیره ....
توجه:
با شنیدن این اسامی بطور مثال:  منوچهر، ایرج، مهرداد، فریبرز، فرزاد و یا  فریبا، فرح، پروانه، پریسا، سهیلا، منیژه، الهام، الهه  بلا درنگ  یک شخص فارسی و غیر بلوچ در ذهن تداعی میشود و نشان دهنده هویت ملت فارس است. اما بطور مثال این اسامی را اگر بشنویم: شهبیک، شهمراد، مهیم، درّا، درمحمد، دادکریم،  بالاچ، دوشنبه،  آدینگ،  یا  ناز بی بی، گل بی بی،  ملک هاتون، شدری، سد گنج، مهدیم ، مهتاپ، واهگ ، مهگُل   بلا فاصله  یک شخص از ملت بلوچ در ذهن تداعی میشود. پس انتخاب اسامی ملی در تشخیص هویت اصیل یک ملت نقشی اساسی دارد.  بجز از ملت بلوچ تمام ملیت های دیگر پای بند این امر مهم هستند و ما مردم بلوچ به چه دلیل نیستیم؟ همین امروز تصمیم بگیرید یکی از نام های بلوچی را شخصا  انتخاب کرده  بر روی خود و فرزندان خود بگذارید تا به زنده  نگهداشتن  هویت خود کمک کرده باشید.
          انتخاب اسامی مردانه و زنانه  غیر بلوچی  بر روی فرزندان خود هویت اصیل و خدا دادی ما را محو و یک هویت اجنبی و غالبا  مجوسی را بر ملت  ما  مسلط و پذیرا  کرده است.   تسلط  فرهنگ  فارسی  به مدت بیش از هشتاد سال بر فرهنگ اصیل مان  سبب  بیزاری  و بی توجهی  مردم  ما  نسبت  به انتخاب اسامی ملی خود  و گرایشی  نا خود آگاهانه  و غیر محسوس نسبت به  انتخاب اسامی اجنبی کرده  است.  انتخاب اسامی اجنبی ضربه  ای  کاری است که خود مان  ندانسته  بر هویت اصیل خود وارد کرده ایم. این دیگر کار دشمن نیست  بلکه  باز هم  بعلت نادانی از ماست که بر ماست. برای جبران این نقیصه خیلی بزرگ و جلوگیری  از محو هویت خود  لازم است که هر چه زودتر بخود آئیم و با گذاشتن  اسامی ملی خود بر روی فرزندان  مان  نسبت به زنده کردن هویت خدادادی خود که  در حال نابودی است بطور جدی اقدام نمائیم و اسامی فارسی و مجوسی و اسامی عربی را که  بطور  نا آگاهانه  بر خود گذاشته  ایم  از روی خود و فرزندان مان برداریم  و بجای آن اسامی خالص و ناب  بلوچی بگذاریم  تا همه بدانند که بلوچ هستیم و بلوچ یک ملت است و دارای  ویژگی های ملی خویش است.  این یک  اقدام  کم زحمت  و در عین حال بسیار مهم است  و هیچ گونه  خطر و ضرر و هزینه ای  در بر ندارد که از اقدام به آن بترسیم   و تمام  بن مایه آن  مقداری  آگاهی، علاقه، شعور و  دلبستگی به هویت خدادادی خویش است. اگر قادر به انجام این عمل  بی خطر و بی هزینه هم  نباشیم بدانیم که  سخت نادان و خودباخته ایم  چون  نسبت به هویت اصیل  و خدادادی خود اهمیتی قایل نیستیم و ندانسته  شیفته ی هویت اجانب شده ایم  در این صورت  نابودی مان امری حتمی خواهد بود و با محو هویت خدادادی مان  اجانب مسلط بر ما،  سر زمین مان را برای همیشه تصرف خواهند کرد و ما در وطن خود تا ابد  نوکر و چاکر بیگانه ها  باقی خواهیم ماند. آیا پس  از روشن شدن این حقیقت  بزرگ و پُر اهمیت  باز هم  نسبت به ویژگی های ملی خود بی تفاوت می مانیم و راضی هستیم که  در سر زمین خود برای همیشه  بصورت ملتی بی هویت  تحت جبر و ستم  ملت فارس  مانند امروز  زندگی غلامانه و ذلت آمیزی را بسرکنیم؟؟؟!  خود باوری سبب استحکام هویت  خدادادی و بنیه ملی مان میشود و خوشبختی مان بطور جدی  وابسته به حفظ هویت ملی مان است  پس  در این مورد باید جدی و هر چه جدی تر باشیم.
محمد آرمیان
دبیر کل:  نهضت عدالت بلوچستان ایران
بتاریخ: 24/ مرداد ماه/ 1395 شمسی

مطابق با : 14/اوت/ 2016 میلادی